from the cradle to grave ز گهواره تا گور دانش بجوی
easy come, easy go باد آورده را باد میبرد
no news is good news بیخبری خوش خبری ست
third time lucky تا سه نشه بازی نشه
be the thin end of the wedge تخم مرغ دزد شتر دزد میشود
tit for tat این به اون در
every cloud has a silver lining در نا امیدی بسی امید است
a liar ought to have a good memory دروغگو کم حافظه است
outstay one’s welcome کنگر خوردن و لنگر انداختن
be more catholic than the pope= کاسه داغ تر از آش
more royalist than the king
curiosity killed the cat فضول را بردند جهنم
the biter bit دست بالای دست بسیار است
nothing ventured, nothing gained نابرده رنج گنج میسر نمیشود
business is business حساب حساب است کاکا برادر
practice makes perfect کار نیکو کردن از پر کردن است
The cat dreams of mice شتر در خواب بیند پنبه دانه
(tell) a cock and bull story قصه حسین کرد شبستری گفتن
smell fishy کاسه ای زیر نیم کاسه است
Horses for courses هر کسی را بهر کاربی ساخته اند
A big head has a big ache هر که بامش بیش برفش بیشتر
Go with the ride هم رنگ جماعت شدن
East, West, home’s best هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود
Tells tales یک کلاغ چهل کلاغ کردن
Hit the jackpot یک شب پول دار شدن
Keep up with the joneses چشم و هم چشمی کردن
Knock sth down چوب حراج به چیزی زدن
The miles of God grind slowly (but they grind exceeding small) چوب خدا صدا ندارد
Put a spoke in sb’s wheel چوب لای چرخ کسی گذاشتن
Cry wolf چوپان دروغگو
What’s cooking? چه کاسه ای زیر نیم کاسه است
Accidents can happen حادثه خبر نمیکند
Account for حساب پس دادن
Sweet nothing حرف های صد من یه غاز
A poor workman blames his tools.”
ترجمه: «کارگر بیمهارت، ابزار کارش را مقصر میداند.»
متراف فارسی: «عروس نمیتوانست برقصد، میگفت زمین ناهموار است.»
“A bird in the hand is worth two in the bush.”
ترجمه«یک پرنده در دست، بهتر از دوتا روی درخت است.»
مترادف فارسی: «سرکه نقد به از حلوای نسیه.»
“Absence makes the heart grow fonder.”
ترجمه: «دوری باعث علاقمندی می شود.»
مترادف فارسی: «دوری و دوستی.»
“A cat may look at a king.”
ترجمه: «شاید که گربه به شاهی نظر کند.»
مترادف فارسی: «به اسب شاه گفته یابو.»
“A chain is no stronger than its weakest link.”
ترجمه: «استحکام زنجیر به اندازه ضعیفترین حلقه آن است.» ویلیام شکسپیر در نمایشنامه ژولیوس سزار
“A coward dies a thousand times before his death. The valiant never taste of death but once.”
ترجمه: «ترسو هزاربار پیش از مرگ میمیرد. آدم نترس فقط یکبار مزه مرگ را میچشد.»
مترادف فارسی: «ترس برادر مرگ است.»
مترادف فارسی: «ترسو مرد!»
“A creaking door hangs longest.” and “A creaking gate hangs long.”
ترجمه: «دری که غژغژ میکند عمرش بیشتر است.»
“Actions speak louder than words.”
ترجمه: «صدای عمل رساتر از حرف است.»
مترادف فارسی: «به عمل کار برآید به سخندانی نیست.»
“Advice when most needed is least heeded.”
ترجمه: «هرجا که پند و اندرز لازم آید، کمتر گوش شنوا است»
“A fool and his money are easily parted.”
ترجمه: «احمق و پولش به راحتی از هم جداشدنی هستند»
“A fox smells its own lair first.” and ” A fox smells its own stink first.”
ترجمه: «روباه بوی گندش را زودتر از دیگران استشمام میکند»
مترادف فارسی: «چوب را که بلند کنی، گربه دزده فرار میکند»
“A friend in need is a friend indeed.”
ترجمه: «به هنگام نیاز، دوست واقعی شناخته میشود.»
مترادف فارسی: «دوست آن باشد که گیرد دست دوست// در پریشانحالی و درماندگی»
“After a storm comes a calm.”
ترجمه: «پس از طوفان، آرامش گسترده میگردد.»
مشابه فارسی: «بعد از خشم پشیمانی است»
“After dinner sit a while, after supper walk a mile.”
ترجمه: «بعد از نهار کمی استراحت کنید، بعد از شام یک کیلومتر راه بروید.»
“A good beginning makes a good ending.”
ترجمه: «یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد.»
خلاف فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا می رود دیوار کج» مولوی
“A good man in an evil society seems the greatest villain of all.”
ترجمه: «انسان نیک در جمع اشرار، شریرترین آنها به نظر میرسد.»
“A good surgeon has an eagle’s eye, a lion’s heart, and a lady’s hand.”
ترجمه: «یک جراح خوب دارای چشمی همانند عقاب، دلی مثل شیر و دستی زنانه است.»
“A guilty conscience needs no accuser.”
ترجمه: «یک وجدان گناهکار به سرزنش دیگران محتاج نیست»
“A jack of all trades is master of none.”
ترجمه: «کسی که همهکار انجام میدهد استاد هیچکاری نیست.»
مترادف فارسی: « همهکاره و هیچکاره.»
“A lie has no legs.”
ترجمه: «دروغ پا ندارد.»
مترادف فارسی: «دروغگو تا در خانهاش.»
“A lie can be halfway around the world before the truth gets its boots on.”
ترجمه: «حقیقت تا چکمههایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را دور زده است.» منسوب به وینستون چرچیل
“A little knowledge is a dangerous thing.”
ترجمه: «دانش ناقص خطرناک است.»
مترادف فارسی: «نیمطبیب خطر جان، نیمفقیه خطر ایمان»
تمثیل: «دوکس دشمن ملک و دینند یکی پادشاه بی حلم و دیگری زاهد بی علم» سعدی
تمثیل: «آنکه نداند رقمی بهر نام// به زفقیهی که بود ناتمام» امیر خسرو
“A merry heart makes a long life.”
ترجمه: «دلشاد بودن، عمر انسان را طولانی میکند.»
A miss by an inch is a miss by a mile.
ترجمه: «لغزش در عمل چه یک اینچ، چه یک مایل.»
“A penny saved is a penny earned.” منسوب به فرانکلین
ترجمه: «هر پول سیاهی که پسانداز شود، سودی است که کسب شده است.»
مترادف: «قطره قطره است وانگهی دریا»
“A person is known by the company he keeps.”
ترجمه: «شخص به اطرافیانش شناخته می شود»
مترادف فارسی: «تو اول بگو با کیان دوستی// پسآنگه بگویم که تو کیستی» سعدی
“A picture is worth a thousand words.”
ترجمه: «تصویر از هزاران جمله گویاتر است»
“A pot of milk is ruined by a drop of poison.”
ترجمه: «یک بادیه پر از شیر به قطرهای زهر، فاسد میگردد»
“A rolling stone gathers no moss.”
ترجمه: «بر سنگ غلطان سبزه نروید»
مترادف فارسی: «که بر سنگ گردان نروید نبات» سعدی
“A sound mind in a sound body.”
ترجمه: «مغز سالم در بدن سالم»
اصل لاتینی: «mens sana in corpore sano»
مترادف فارسی: «عقل سالم در بدن سالم است»
منسوب به بنیامین فرانکلین “A stitch in time saves nine.”
ترجمه: «یک ضربه بموقع، باعث صرفهجویی در نه ضربه دیگر است»
مترادف فارسی: «یک ضربه کاری از ضربات بعدی جلوگیری میکند»
“All cats love fish but hate to get their paws wet.”
ترجمه: «هر گربهای ماهی را دوست دارد اما از اینکه پنجولش خیس شود بیزار است»
“All flowers are not in one garland.”
ترجمه: «هیچ گلستانی تمام انواع گلها را ندارد»
مترادف فارسی: «گل بیعلت و بیعیب خداست» پروین اعتصامی
“All frills and no knickers.”
ترجمه: «زینت فراوان، بدون شلوار»
مترادف فارسی: «هرچه داره به بر داره، به خونه دست خر داره»
“All good things come to an end.”
ترجمه: «هرچیز خوبی به پایان میرسد»
“All hat and no cattle”
ترجمه: همه کلاه است، پیشبند وجود ندارد»
مترادف فارسی: «همه من هستند، هیچکس نیممن نیست»
“All roads lead to Rome.”
ترجمه: «همه راهها به رم راهبرند»
مترادف فارسی: «همه راهها به رم ختم میشوند»
“All’s fair in love and war.”
ترجمه: «عدالت در دوستی و جنگ»
“All’s well that ends well.”
ترجمه: «همهچیز خوب، پایانش نیز خوب»
متضاد فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا میرود دیوار کج» مولوی
“All that glisters is not gold.”
ترجمه: «هرچه میدرخشد طلا نیست»
مترادف فارسی: «هرچه میدرخشد طلا نیست»
مترادف فارسی: «هر گردی گردو نیست»
“All things come to he who waits.”
ترجمه: «هرکه صبر کند به همه چیز میرسد»
مترادف فارسی: «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی»
“All work and no play makes Jack a dull boy.”
ترجمه: «هماش کار بدون سرگرمی، جک را به بچهای خل تبدیل میکند»
“An apple a day keeps the doctor away.”
ترجمه: «یکعدد سیب در روز، دکتر را دور نگهمیدارد»
“An eye for an eye and a tooth for a tooth.”
ترجمه: «چشم برای چشم و دندان برای دندان» انجیل عهد عتیق
مترادف: «چشم در عوض چشم و دندان در عوض دندان»
“Another man’s poison is not necessarily yours.”
ترجمه: «سم دیگران نباید الزامأ برای تو باشد»
مترادف لاتینی: “One man’s medicine is another man’s poison.”
ترجمه: (داروی یکی، کشنده دیگری است)
“An ounce of prevention is worth a pound of cure.”
ترجمه: «یک اونس پیشگیری بهتر از یک پاوند مداوا است»
مترادف فارسی: «چرم را تا سگ نبرده باید حفظ کرد»
مترادف فارسی: «گوشت را نباید دم چنگ گربه گذاشت»
“April showers bring May flowers.”
ترجمه: «رگبار آوریل، باعث فراوانی گل در ماه مه است»
“Ask and you shall receive.”
ترجمه: «سؤال کن تا بیابی»
مترادف فارسی: «پرسان پرسان میروند هنوستان»
“Ask me no questions, I’ll tell you no lies.”
ترجمه: «از من نپرس تا به تو دروغ نگویم»
“Ask no questions and hear no lies.”
ترجمه: «نپرس تا دروغ نشنوی»
“As you make your bed, so you must lie in it.”
ترجمه: «رختخوابت را که پهن کردی باید در آن هم بخوابی»
مترادف فارسی: «آش کشک خالته، بخوری پاته نخوری پاته»
مشابه فارسی: «خودکرده را تدبیر نیست»
“As you sow, so shall you reap.”
ترجمه: «چوکاشتی باید بدروی»
مترادف فارسی: «چو جو کاشتی، جو حاصل آید»
مترادف فارسی: «هرچه بکاری تو، همان بدروی»
“A watched kettle (pot) never boils.”
ترجمه: «کتری که موظباش باشی هرگز نمیجوشد»
مشابه فارسی: «اگر خودم بالای سرش بودم پسر میزایید»
“A woman’s work is never done.”
ترجمه: «کار زن پایانپذیر نیست»
بیتی از شعر: “A man may work from sun to sun, but a woman’s work is never done”
ترجمه: (مرد اگر از طلوع تا به غروب در تلاش معاش دلبنداست// زن همیشه به کار ِخانه خویش چست و چالاک در جهداست»
مترادف فارسی: «کار کدبانو (کار منزل) تمامشدنی نیست»
“A woman needs a man like a fish needs a bicycle.”
ترجمه: «یک زن به مرد همانقدر محتاج است که یک ماهی به دوچرخه» (طنز)
“A word to the wise is enough” (or “sufficient.”)
ترجمه: «کلمهای به دانا کفایت کند»
اصل لاتینی: «Verbum sapienti saepet.»
مترادف فارسی: «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»
“A word spoken is past recalling.”
ترجمه: «جملهای که گفته شد قابل بازگشت نیست»
متراف فارسی: «تیری که رها شد به چله باز نگردد»
“Barking dogs seldom bite.”
ترجمه: «سگی که پارس میکند، به ندرت گاز میگیرد»
مترادف فارسی: «سگ لاینده، گیرنده نباشد»
“Be careful what you wish for, you might just get it.”
ترجمه: «چیزی را که برای دیگران آرزو میکنی ممکن است نصیب خودت شود»
“Beauty is in the eye of the beholder.”
ترجمه: «زیبایی در چشم بیننده است»
مترادف فارسی: «علف به دهن بزی شیرین است»
“Beauty is only skin deep, but ugly goes straight to the bone.”
ترجمه: «زیبایی سطحی است اما زشتی تا استخوان نفوذ میکند»
“Beauty may open doors but only virtue enters.”
ترجمه: «زیبایی درهای بسته را میگشاید اما فقط پرهیزگاران داخل میشوند»
“Beggars can’t be choosers.”
ترجمه: «گدا، انتخابکننده نیست»
“Better be alone than in bad company.”
ترجمه: «تنهایی بهتر از بودن در جمع دوستان بد است»
مترادف فارسی: «دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد»
“Better to be thought a fool, than to open your mouth and remove all doubt.”
ترجمه: «اگر به نظر ابله آیی، بهتر از آن است که دهانت را باز کنی و بلاهتت ثابت شود»
“Better late than never.”
ترجمه: «تأخیر داشتن بهتر از هرگز نرسیدن است»
مترادف فارسی: «دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است»
“Better safe than sorry.”
ترجمه: «ایمنی بهتر از تأسف است»
مترادف فارسی: «علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد// دريغ سود ندارد چو رفت كار از دست» سعدی
“Better the devil you know than the devil you don’t.”
ترجمه: «ابلیس آشنا بهتر از ناآشنا است»
“Birds of a feather flock together.”
ترجمه: «پرندگان همجنس با هم پرواز میکنند»
مترادف فارسی: «کبوتر با کبوتر، باز با باز// کند همجنس با همجنس پرواز»
“Bitter pills may have blessed effects.”
ترجمه: «داروی تلخ شفابخشتر است»
“Blood is thicker than water.”
ترجمه: «خون از آب غلیظتر است»
مترادف فارسی: «اول خویش، سپس درویش»
“Boys will be boys.” A Latin proverb
ترجمه: «پسربچه، میخواهد پسربچه باشد»
اصل لاتینی: «Sunt pueri pueri, pueri puerilia»
ترجمه: «پسربچه، پسربچه است و میخواهد بازیهای پسرانه کند»
“Brain is better than brawn.”
ترجمه: «عقل، بهتر از زور بازو است»
“Bread is the staff of life.”
ترجمه: «نان، قوت زندگی است»
“Breakfast like a king, lunch like a prince, dine like a pauper.”
ترجمه: «صبحانه مانند یک شاه، نهار مثل یک شاهزاده، شام مثل یک فقیر»
مترادف فارسی: «صبحانه را تنها، ناهار را با دوستان و شام را با دشمنت صرف کن»
“Butter is gold in the morning, silver at noon, lead at night.”
ترجمه: «کره در صبح مانند طلا، در ظهر مانند نقره، در شب مثل سرب است»
“Chance favors the prepared mind.”
ترجمه: «بخت به یاری اندیشههای پیشرو وارد میدان میشود.» لویی پاستور
“Close but no cigar.”
ترجمه: «نزدیک بود، اما سیگار را نبردی.»
“Close only counts in horseshoes and hand-grenades.”
“Clothes make(th) the man.”
ترجمه: «احترام مرد به لباس است.»
مترادف فارسی: «آستین نو پلو بخور!»
“Clothes don’t make the man.”
ترجمه: «احترام مرد به لباس نیست.»
مترادف فارسی: «آدم را به جامه نشناسند»
تمثیل: «لباس طريقت به تقوا بود// نه در جبه و دلق و خضرا بود»
تمثیل: «تن آدمی شریف است به جان آدمیت// نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» سعدی
“Common sense ain’t common.”
ترجمه: «همهگان از شعور برخوردار نیستند.» ولتر
“Cowards die many times, but a brave man only dies once.”
ترجمه: «آدم ترسو چندین بار میمیرد، اما آدم شجاع فقط یکبار.»
مترادف فارسی: «ترسو مرد»
مترادف فارسی: «ترس برادر مرگ است»
“Cross the stream where it is the shallowest.”
ترجمه: «از کمعمقترین محل رودخانه گذر کن!»
مترادف فارسی: «بیگدار به آب نزن!»
“Curiosity killed the cat. Satisfaction brought it back”
ترجمه: «کنجکاوی باعث مرگ گربه است، رضامندی زندگی دوباره به او میبخشد.»
“Cut your coat according to your cloth.”
ترجمه: «جامه خود را به اندازه پارچهات بدوز!»
مترادف فارسی: «پا را به اندازه گلیم خود دراز کن!»
—–
To burn the midnight oil
دود چراغ خوردن و ریاضت کشیدن
A brunt child dreads the fire
مارگزیده از ریسمان سیاه سفید می ترسد
Rome was not built in a day
روم یک شبه بنا نشده است( اشاره به این نکته دارد که انجام کارهای سنگین و با شکوه و موفق نیازمند زمان و پشتکار است)
To send somebody to Coventry
کسی را تحریم کردن
To see eye to eye with somebody
دیناری برای کسی به ارث نگذاشتن
Red Tape
کاغذ بازی اداری
To wash dirty linen in public
در ملأعام اختلافات شخصی و خانوادگی را فاش کردن
To shed crocodile tears
اشک تمساح ریختن
To put the cart before the horse
ارابه را جلوی اسب بستن( کنایه از سرنا از سر گشاد زدن)
Short accounts make long friends
حساب حساب کاکا برادر
open letter
نامه سرگشاده
blue blooded
اشراف زاده
open secret
فقط خواجه حافظ شیرازی نمی داند
white lie
دروغ مصلحت آمیز
To be up to someone’s ears
فرصت سرخاراندن هم نداشتن
Labor is often the the father of pleasure
مقام عیش میسر نمی شود بی رنج
work like a horse
مثل خر کار کردن
go-getter
آدم بلند پرواز
keep one’s nose to the grindstone
یک نفس کار کردن
put one’s back into doing something
کمر همت بستن به انجام کاری
Once bitten, twice shy.
آدم عاقل دوبار دم به تله نمی دهد
Know the ropes
چم و خم کار رو بلد بودن
Every man to his trade
کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر میخواهد و مرد کهن
Only the wearer knows where the shoe pinches
منم همچون پیاده تو سواری ز رنج پایم آگاهی نداری
محشر بود خیلی خوبه واسه شروع
هر کار که در توانم باشه برای پیشرفت سایت انجام خواهم داد
مریم عزیزم! دخترعموی نازنینم! از لطفت ممنونم. من هم آرزو دارم شاهد پروازت در مرتفع ترین قله های
علم و دانش باشم. یکبار دیگه قبولی موفقیت آمیزت رو در دانشگاه تبریک میگم.
very very good
سلام!وای دستتون درد نکنه خیلی خوب و مفید بودن.ممنونننننننننننننننننننننننن
Hi. Thanks so much for your kindness.
دیدگاهتان را بنویسید
5 دیدگاه